ادعای غیرطبقاتی بودن آنارشیسم
نصرت شاد نصرت شاد

 

         پای سخن آنارشیست های آمریکا

 

     بحث ما انقلاب است و نه جنگ . جنگ طبقاتی ما جنگی است علیه تمام طبقات . ما حتی به جنگ اعلان جنگ می کنیم . ما نمی خواهیم آوانگارد تئوریسین های سیاسی باشیم . ما نه به دولت و نه به نظام سرمایه داری باور داریم . طرحهای مارکسیستی در مبارزه اجتماعی غالبا یک بعدی بوده اند . سرمایه داری روابط انسانی را نیز تبدیل به کالا نموده ؛ عشق و سکس را حتی جزو بخش خدمات میداند و آنرا بفروش میرساند . ما چون به نابودی سیستم کاپیتالیسم جهانی باور داریم ، پس آنتی امپریالیسم  هستیم .

تئوری آنارشیسم پر از تضاد و ضد و نقیض است . ما بجای جواب ، به طرح سئوالها می پردازیم ، ما ادعای پاسخ را به فیلسوفان و شارلاتانهای سیاسی واگذار میکنیم . سیستم کاپیتالیستی بر اساس برده سیاها و استعمار قاره آفریقا بنا شد ، آزادی نمی تواند روی برده داری و استثمار بنا شده باشد .

ما چون به عدالت اجتماعی و برابری اقتصادی معتقدیم ، پس نوعی آنارشیست سوسیالیست هستیم . بعضی از چپها از ساده لوحی مردم سوء استفاده میکنند . ما انتقاد اقتصادی مارکسیستها از سرمایه داری را قبول داریم ولی مدل سازمان سیاسی آنان را قبول نداریم .

ما ضد و علیه تمام فرمهای فشار که خاص  جامعه مدرن بورژوازی است ، هستیم ؛ از جمله – مرد سالاری ، برتری نژاد سفید ، کاپیتالیسم ، کمونیسم دولتی ، ارتجاع و دگماتیسم دینی ، هم جنس ستیزی ، و غیره .

اگر مبارزه اجتماعی تفریح آور نباشد ، جوانان به سر زدن از انجام آن می پردازند . غالب آنارشیستها در مبارزه طبقاتی سهل انگاری میکنند و آنرا جدی نمی گیرند . آنارشیستها بجای مبارزه طبقاتی ، در سبک زندگی خاص خود مبارزه میکنند ؛ سبک زندگی بدون خشونت .

امروزه آنارشیسم بیشتر عمل است تا تئوری . هیچ زمانی مثل امروز اختلاف میان تئوریسین و عملگرا ، انقلابی و روشنفکر وجود نداشته . از مازاد تولید و زباله های سرمایه داری زیستن ، موجب ادامه کاپیتالیسم میشود ، چون آنها سرانجام زباله دانی فروشگاههای زنجیره ای را نیز قفل خواهند کرد .

در خانه های اشغالی زیستن یا بی خانمان بودن ، با اتو استپ سفر کردن ، ادبیات زیرزمینی اشاعه دادن ، بهتر از داشتن استراتژی یک بعدی در مبارزه اجتماعی است . آنارشیستها باید سهمی قوی در مبارزه خشن ضد امپریالیستی داشته باشند .

الاهه ها مثل سابق فقط دخترهای باکره راضی و خوشبخت یا مادری غمحوار نیستند ، بلکه فرشته مرگ مانند تولد ، تیره مانند روشن ، خشم مانند همدردی ، عرفان انقلابی بجای قربانی جامعه مصرف بودن ،  هستند .

از سال 1996 حتی در امریکا دانشکده و مرکز تحقیقات آنارشیستی افتطاح شده . تاریخ آنارشیسم تا زمان جنگ داخلی اسپانیا ، آنارشیسم کلاسیک بود . از آنزمان تاکنون پست آنارشیستها در مبارزه فعال شده اند و میکوشند تا آنارشیسم سنتی را اصلاح و نو نمایند .در حال حاضر پست آنارشیستها سهم تئوریک اصلی در بحث های آنارشیستی امریکا را بعهده گرفته اند .

یکی از دلایل قدرت آنارشیسم زمان حال ، رشد جنبش ضد گلوبال است که حاکمیت گلوبال نئولیبرالها را مورد حمله قرار میدهد . آنارشیستها به رد ادعای جهانی بودن مارکسیسم در مبارزه به رهبری طبقه کارگر می پردازند . پست مارکسیستها ادعا میکنند که مبارزه طبقاتی در حال گلوبال امروزی کافی است . در تئوری و عقاید پست مارکسیستها هیچ تغییری  نسبت به انتقاد از آنارشیسم کلاسیک ، پیش نیامده .

آنارشیسم مدعی یک انتقاد سوسیالیستی رادیکال از مارکسیسم و فرموله بندی آنست . آنارشیسم امروزه بیشتر عمل است تا تئوری . از نظر آنارشیستها ، پساساختارگرایی از نظر جهت گیری سیاسی اصولا آنارشیستی است ؛ مثل میشل فوکو که ضد سیاست اتوریته بود .

در عین حال آنارشیسم ضد اخلاق و سیاست تئوری پست ساختارگرایی را نشان میدهد .انتقاد پست ساختارگرایی از آنارشیسم ماکس اشتیرنر ، انتقاد از هومانیسم زوشنگری اوست . تا زمانیکه آنارشیسم امریکایی ضد مارکسیسم و ضد مبارزه طبقاتی باشد ، آیا انتظار انقلابی مهمی از آن است ؟ ، و یا وقتی به نظرات نیچه و نوام خامسکی در آنارشیسم امریکا اهمیت داده شود ، ضد مارکسیست بودن آن امری بدیهی نخواهد بود ؟ .

 


September 15th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي